دکترین ترامپ؛ عوارض و خواص نسخه «اول آمریکا»

تاکید بر یکجانبه‌گرایی، ورود به جنگ تجاری با قطب‌های اقتصادی، عبور از رژیم‌های بین‌المللی و نیز نهادهای جهانی که با مداخله‌جویی‌های گاه و بیگاه در تحولات و روندهای بین‌المللی همراه می‌شود، اجزای دکترین ترامپ را تشکیل می‌دهد؛ دکترینی که منتقدانش می‌گویند دستاوردهایش بلندمدت نخواهد بود.

به گزارش تحریریه، روی کار آمدن رئیس‌جمهوری متفاوت در آمریکا در سال ۲۰۱۷ که نه تنها با اسلاف دموکراتش بلکه حتی با بسیاری از جمهوریخواهان نیز تفاوت‌هایی چشمگیر به نمایش گذاشت، باعث شد تا برخی تحلیلگران از دکترینی جدید در این کشور سخن به میان آورند.

از این منظر، دکترین جدید به دلیل مولفه‌هایی چون ترجیح مسائل آمریکا بر جهان و حوزه بین‌الملل، شباهت زیادی به دکترین «مونرو» داشت که در سال ۱۸۲۳ از سوی رئیس‌جمهوری وقت آمریکا «جیمز مونرو» اعلام شد.

با این حال، خصایصی دیگر، این دکترین را از نسخه‌های پیشین جدا می‌کرد؛ عناصری چون تاکید بر یکجانبه‌گرایی، ورود به جنگ تجاری، عبور از رژیم‌ها و حقوق بین‌الملل و بی‌توجهی به پیمان‌ها و نهادهای بین‌المللی که با مداخله‌جویی‌های گاه و بیگاه در تحولات و روندهای جهانی طی دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ همراه شد.

تا پیش از درگیری ترامپ با تبعات پاندمی کرونا، رئیس‌جمهوری آمریکا این امکان را یافت که تحقق طیفی از وعده‌هایش را به رخ رقبای سیاسی کشیده و ترامپیست‌ها را هم امیدوار و خرسند نگاه دارد؛ از رونق بخش‌هایی از اقتصاد ایالات متحده تا ملاقات با رهبر کره شمالی.

به دلیل همین عملگرایی خاص و عینیت یافتن برخی سیاست‌ها به عنوان پیش‌نیاز یک دکترین، بسیاری از تحلیلگران مجموعه رویکردهای رئیس‌جمهوری کنونی آمریکا را قابل جمع‌بندی ذیل عنوان «دکترین ترامپ» می‌دانند که با تغییراتی در دوره دوم ریاست‌جمهوری وی نیز امتداد یافته است.

دکترین ترامپ و منازعه تجاری

دکترین رئیس‌جمهوری ایالات متحده در حوزه اقتصادی و تجاری به ویژه با اعمال تعرفه‌های سنگین علیه چین و سایر کشورها واکنش‌های مختلفی را در سطح جهانی به دنبال داشته است.

سیاست‌های تجاری ترامپ از دید بسیاری از ناظران، بر بستر بازگشت قدرت به آمریکا که روی دیگر آن یکجانبه‌گرایی است به طور جدی تهدیدهایی برای ثبات جهانی و روابط بین‌الملل ایجاد کرده است. یکی از جنبه‌های اصلی این سیاست‌ها، اعمال تعرفه‌های تلافی‌جویانه به میزان‌های بی‌سابقه است که به طور ویژه بر اقتصادهای جهانی، به ویژه چین و اتحادیه اروپا فشار وارد می‌کند.

تحلیلگران اقتصادی معتقدند که این حرکت‌ها ممکن است با شدت گرفتن منازعات تجاری، زمینه‌ساز بروز بحران‌های بزرگ‌ در سطح جهانی شود. برخی منتقدان بر این باورند که سیاست‌های ترامپ در این زمینه ممکن است به جنگ‌های تجاری گسترده‌تر منجر شود و پیامدهای منفی زیادی برای اقتصادهای جهانی به همراه داشته باشد.

در مقابل، چهره‌هایی از جمله «پیتر ناوارو» مشاور اقتصادی ترامپ، این سیاست‌ها را ضرورتی برای دفاع از منافع آمریکا می‌دانند. آنها معتقدند که تعرفه‌ها باید به عنوان ابزار مذاکره برای اصلاح ساختارهای تجاری جهانی استفاده شوند. اما منتقدان این دیدگاه، به ویژه در اتحادیه اروپا و کشورهای آسیایی، این استدلال را به چالش کشیده‌اند و آن را گامی‌ به سوی انزوای بیشتر آمریکا می‌دانند.

این رویکرد یکجانبه‌گرایانه در سیاست‌های ترامپ، به وضوح با شعارهای اولیه او که بر لزوم همکاری‌های جهانی تأکید داشت، تضاد دارد. برخی تحلیلگران این سیاست‌ها را مشابه سیاست‌های اقتصادی «هربرت هوور» رئیس‌جمهور آمریکا در دوران رکود بزرگ می‌دانند که با اعمال تعرفه‌های سنگین بر کالاهای خارجی، به بحران اقتصادی جهان دامن زد.

ترامپ درباره سیاست‌های تعرفه‌ای اشتباه فکر می‌کند؟

«جیمز اسکات» تحلیلگر در «نیویورک تایمز» می‌نویسد: ترامپ فکر می‌کند تعرفه‌ها می‌توانند روزهای طلایی تولید در آمریکا را بازگردانند. اما چرا او اشتباه می‌کند؟

از دید تحلیلگر نیویورک تایمز، تعرفه‌های اعلام‌شده در «روز آزادی» از سوی رئیس‌جمهور آمریکا یک ویژگی مشترک دارند؛ آن‌ها فقط بر کالاها اعمال می‌شوند. تجارت خدمات بین آمریکا و شرکایش تحت تأثیر قرار نمی‌گیرد. این نمونه‌ای واضح از تمرکز خاص ترامپ بر تجارت کالا و در نتیجه، شیفتگی نوستالژیک اما منسوخ‌شده‌اش نسبت به تولید صنعتی است.

اما پیامدهای روز آزادی همچنان ادامه دارد و بازارهای جهانی دچار افت شده‌اند. تصمیم به اعمال تعرفه‌ها بر اساس هر کشور به‌صورت جداگانه، باعث شده که قوانین مربوط به اینکه یک محصول متعلق به کدام کشور است، اهمیت زیادی پیدا کند.

خطرات اشتباه در این زمینه زیاد است. ترامپ تهدید کرده که هر کسی سعی کند با تغییر مبدأ ظاهری محصول به کشوری با تعرفه کمتر از پرداخت تعرفه فرار کند، ممکن است با ده سال زندان روبرو شود.

در چنین شرایطی، رسانه‌ها و نهادهای بین‌المللی باید نقش فعال‌تری در تحلیل و پیگیری این سیاست‌ها ایفا کنند. علاوه بر این، توجه به مسائل اقتصادی به ویژه در زمینه روابط آمریکا با سایر کشورها نیازمند بررسی و پیگیری بیشتر در عرصه‌های مختلف سیاست‌گذاری و استراتژی است. در این راستا، برنامه‌های تلویزیونی و مباحثات کارشناسی باید توجه بیشتری به ابعاد سیاسی و اقتصادی این دکترین جدید داشته باشند تا از تبعات منفی آن در سطح جهانی پیشگیری شود.

پیامدهای شعار اول آمریکا در اقتصاد بین‌الملل

در سال‌های اخیر، دولت ترامپ با سیاست‌های اقتصادی و تجاری خود تحولات قابل توجهی در سیاست جهانی ایجاد کرده است. این دکترین جدید که به عنوان «سیاست اول آمریکا» شناخته می‌شود، به طور ویژه بر تحریم‌ها، تعرفه‌ها و مداخلات یکجانبه در امور اقتصادی و تجاری کشورهای دیگر استوار است.

دکترین ترامپ؛ عوارض و خواص نسخه «اول آمریکا»

ترامپ با این سیاست‌ها، تلاش کرده تا آمریکا را به جایگاه یک ابرقدرت اقتصادی و سیاسی بی‌رقیب در عرصه جهانی بازگرداند، اما سوالی که مطرح می‌شود این است که آیا این سیاست‌ها موفق بوده‌اند و چه پیامدهایی برای جهان به دنبال دارند؟

یکی از ویژگی‌های اصلی دکترین ترامپ، سیاست‌های تجاری و تعرفه‌ای است که به ویژه بر چین و اتحادیه اروپا متمرکز شده‌اند. این سیاست‌ها با اعمال تعرفه‌های سنگین بر کالاهای وارداتی از این کشورها، به ویژه چین، آغاز شد. ترامپ اعلام کرده بود که هدف از این اقدامات، مقابله با «نابرابری‌های تجاری» و «سرقت مالکیت معنوی» از سوی چین است. با این حال، منتقدان بر این باورند که این سیاست‌ها نه تنها به نفع اقتصاد آمریکا نبوده، بلکه روابط بین‌المللی آن را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.

بسیاری از کارشناسان هشدار داده‌اند که ادامه چنین رویکردی می‌تواند به یک جنگ تجاری جهانی منجر شود و بحران‌های اقتصادی عظیمی‌به همراه داشته باشد.

اهداف واشنگتن در پیگیری رویکردهای یکجانبه‌گرایانه

به گزارش تارنمای خبری تحلیلی «کانورسیشن» دولت ایالات متحده ادعا می‌کند که این تعرفه‌ها بر واردات، کسری تجاری ایالات متحده را کاهش می‌دهد و آنچه را که به عنوان شیوه‌های تجاری ناعادلانه و غیر متقابل می‌داند، برطرف می‌کند. ترامپ گفت که این کار به انجام خواهد رسید: «برای همیشه به عنوان روزی که صنعت آمریکا از نو متولد شد، روزی که سرنوشت آمریکا بازپس گرفته شد، به خاطر بسپارید.»

تعرفه‌های متقابل به‌منظور تحمیل هزینه‌هایی معادل نیمی ‌از هزینه‌هایی که از طریق تعرفه‌ها، دستکاری ارز و موانع غیرتعرفه‌ای بر کالاهای آمریکایی بر صادرکنندگان آمریکایی تحمیل می‌کنند، برای سایر کشورها طراحی شده است.

یکی دیگر از جنبه‌های مهم دکترین ترامپ، رویکرد یکجانبه‌گرایانه او است. ترامپ به طور مستمر بر این نکته تأکید کرده که آمریکا باید سیاست‌های خود را به تنهایی و بدون مشورت با دیگر کشورها یا نهادهای بین‌المللی پیش ببرد. این رویکرد به ویژه در سیاست‌های تجاری و روابط آمریکا با شرکای تجاری‌اش مشهود است. ترامپ در سیاست‌های خود، به توافق‌های بین‌المللی مانند توافق‌های تغییرات اقلیمی‌ و برجام بی‌توجهی کرده و از آن‌ها خارج شده است.

منتقدان این سیاست‌ها می‌گویند که رویکرد یکجانبه‌گرایانه ترامپ می‌تواند به انزوای بیشتر آمریکا در عرصه جهانی و تشدید تنش‌ها در روابط بین‌المللی منجر شود.

نگرانی نخبگان سیاسی از تبعات دکترین ترامپ

«پولیتیکو» در مقاله‌ای درباره سیاست‌های ترامپ تصریح داشته آشفتگی اقتصادی ناشی از تعرفه‌های کاخ سفید باعث ایجاد لرز در تمام سطوح حزب جمهوری‌خواه شده است. مقامات نگرانند که دولت، آمریکا را به سمت رکود سوق ‌دهد و این وضع، شانس میان دوره‌ای جمهوریخواهان را نابود می‌کند. با این حال آنها نمی‌دانند چه چیزی ترامپ را متقاعد می‌کند تا مسیر خود را تغییر دهد.

منتقدان ترامپ به ویژه در داخل ایالات متحده، از عواقب این جنگ تجاری نگرانند. آن‌ها معتقدند که این سیاست‌ها نه تنها به اقتصاد آمریکا آسیب می‌زنند بلکه می‌توانند باعث بروز یک بحران جهانی شوند.

یکی از انتقادهای اصلی به دکترین ترامپ، فقدان یک استراتژی مشخص برای مدیریت تحولات ناشی از سیاست‌های اقتصادی او است. ترامپ به طور پیوسته بر سیاست‌های خود تأکید کرده، اما نتوانسته است راه‌حلی برای کاهش تبعات منفی این سیاست‌ها پیدا کند. به عنوان مثال، اعمال تعرفه‌ها علیه چین باعث بروز بحران‌هایی در تجارت جهانی و بازارهای مالی شد، اما آمریکا هیچ استراتژی مشخصی برای مقابله با این بحران‌ها نداشته است.

تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که ترامپ بدون توجه به تبعات بلندمدت سیاست‌های خود، تنها به دنبال کسب منافع کوتاه‌مدت است. این رویکرد، به نظر بسیاری از کارشناسان، می‌تواند در نهایت به تضعیف جایگاه آمریکا در جهان و آسیب به اقتصاد جهانی منجر شود.

منتقدان داخلی و جهانی ترامپ نیز بر این نکته تأکید کرده‌اند که سیاست‌های او ممکن است به بحران‌های بزرگ‌تری منجر شود. برخی تحلیلگران مانند «جان لیپسکی» اقتصاددان ارشد مرکز آتلانتیک، هشدار داده‌اند که ترامپ با اتخاذ سیاست‌های یکجانبه در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی و تجاری، در حال سوق دادن جهان به سمت بحران‌های اقتصادی و سیاسی است. این تحلیلگران معتقدند که ترامپ ممکن است در تلاش برای بازگشت آمریکا به موقعیت ابرقدرتی، در نهایت باعث بروز یک جنگ جهانی دیگر شود.

در داخل ایالات متحده نیز برخی اعضای کنگره و کارشناسان اقتصادی به شدت از سیاست‌های ترامپ انتقاد کرده و آن‌ها را بر خلاف منافع ملی آمریکا می‌دانند. این گروه‌ها بر این باورند که سیاست‌های اقتصادی ترامپ نه تنها به تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان آمریکایی آسیب می‌زنند، بلکه روابط آمریکا با متحدان خود را نیز به خطر می‌اندازند.

دکترین ترامپ؛ پیامدهای کوتاه‌مدت و بلندمدت

برخی تحلیلگران معتقدند که ترامپ با پیگیری اهدافش در حوزه سیاست خارجی، سعی دارد نظم جهانی را به نفع آمریکا تغییر دهد. این سیاست‌ها نه تنها به تشدید تنش‌ها در روابط بین‌المللی منجر شده، بلکه می‌تواند به بحران‌های بزرگتری در آینده منجر شود. در این شرایط، رسانه‌ها و نهادهای بین‌المللی باید نقش فعال‌تری در پیگیری و تحلیل این سیاست‌ها ایفا کنند تا از تشدید بحران‌ها جلوگیری شود.

در مجموع و از دید طیفی از تحلیلگران غربی، دکترین جدید ترامپ به ویژه در حوزه سیاست‌های تجاری و اقتصادی آمریکا را به یک مسیر پر از تنش‌ها و بحران‌های جهانی سوق می‌دهد.

این سیاست‌ها در کوتاه‌مدت ممکن است به برخی منافع اقتصادی برای آمریکا منجر شوند، اما در بلندمدت می‌توانند باعث بروز بحران‌های اقتصادی و جنگ‌های تجاری جهانی شوند. در چنین شرایطی، رسانه‌ها و نهادهای بین‌المللی باید به عنوان نهادهای پیگیری و تحلیل‌گر، نقش مهمی‌در مدیریت و کاهش این بحران‌ها ایفا کنند.

در نهایت، سوال اصلی این است که آیا ترامپ می‌تواند با دکترین خود موقعیت آمریکا را به عنوان یک ابرقدرت جهانی بازگرداند یا اینکه این سیاست‌ها به ایجاد بحران‌های جهانی منجر خواهند شد؟

منبع: ایرنا

پایان/

۲۷ فروردین ۱۴۰۴ - ۲۰:۰۰
کد خبر: 32318

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 8 + 6 =